غرض از بصیر و سمیع و علیم گفتن خدا
غرض ازبصیر و سمیع و علیم گفتن خدا
مولانا در دفتر چهارم بخش 9 این گونه بیان میکند .
یعنی به سه چرا جواب اخلاقی میدهد.و به اخلاقیات وصل می کند که در واقع این نکته را متذکر می شود که
توحید و خداشناسی[صرفا فلسفی و کلامی و عقلی] جدا از اخلاقیات اصلا معنا و مفهوم ندارد.
هرگز پذیرفته نیست کسی که دم از خدا و دین بزند
اما …..
خیانت بکند ،
بدقول باشد، ِ
تهمت بزند ،
دروغ بگوید ،
مردم را فریب دهد ،
مال مردم را بخورد و امثال اینها.
چرا خداوند خویش را به بصیر یعنی (بینا) وصل کرده است؟
به خاطر این است که ما بندگان همیشه یادمان باشد که چشم بیدار و آگاه که هرگز چرت و خواب بر این چشم عارض نمی شود ،
مراقب و مواظب حرکات و رفتارها و سکنات ما هست.
از پی آن گفت حق خود را سمیع
تا ببندی لب ز گفتار شنیع
و چرا خداوند خودش را به سمیع (شنوا) وصل کرده است؟
به خاطر این است که ما بندگان همیشه یادمان باشد که هر سخنی بگوئیم او می شنود و این باعث می شود
که ما در مقابل خداوند و در حضور اوسخن ناهموار و ناحق و لغو و عبث و بیهوده بر زبانمان جاری نشود.
و گفتار ما با یکدیگر ، عاری از یاوه و بیهودگی باشد.و تکذیب یکدیگر را
نشنویم و از سخنان بيهوده مردم در آزار باشیم.
از پی آن گفت حق خود را علیم
تا نیندیشی فسادی تو زبیم
و چرا خداوند خودش را به علیم(همیشه دانا) توصیف کردده است؟
به خاطر این است که ما بندگان همیشه یادمان باشد که در ضمیرمان ،در دهلیزهای هزارتوی ضمیرمان هم اگر نیتی ایجاد شود ،
این نیت اگر چه ز علم دیگران پوشیده است اما خداوند از ان نیت آگاه است
و همه این ها باعث می شود که ما پرورش معنوی و اخلاقی پیدا کنیم.
مثنوی مولانا
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط سامیه بانو در 1396/04/09 ساعت 01:49:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |